سرانجام اقتصاد پس از انتخابات
- شناسه خبر: 50219
- تاریخ و زمان ارسال: 8 تیر 1403 ساعت 23:50
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
یعقوب اندایش
آرمان امروز : آنچه که در مناظرهها گذشت به نظر میرسد اصولگرایان وضعیت سه سال گذشته را بی نظیر میدانند و ایدهآل خود را دولت سیزدهم گذاشته اند که سطح توقع و انتظارات را افزایش داده و بارها تاکید شده که مثل آقای رئیسی نخواهد آمد و این به منزله تعریف سطح آستانه انتظار خود از موفقیت در دولت چهاردهم است در حالیکه اگر با سه سال اول هر دولتی پس از انقلاب مقایسه شود در اکثر شاخصهای اقتصادی ضعیفتر بوده است. البته معتقد به مقایسه دورههای مختلف با هم نیستم چرا که شرایط متفاوت است مثلا دولت نهم و دهم که بالاترین درآمد نفتی تاریخ ایران را داشته باید می توانست رشدهای اقتصادی چند برابری و تورم پایین تر داشته و فرصت انجام اصلاحات عدیده در اقتصاد را داشت که فرصت سوزی شد و حتی عکس روند حرکت پیشرفت اقتصاد عمل شد و ساختارهایی برای دوره های بعدی پی ریزی شد که روحانی هم نتوانست بر آن فائق آید. همچنین شروع تحریم در دو سال اول قاعدتا اثرات زیانبار بیشتری دارد بعد رفته رفته انطباق صورت می گیرد بازارها شناسایی میشود و امکان دور زدن و خنثی کردن قسمتی از بار تحریمها مهیا می شود لذا در سه سال اخیر به نسبت کنترل فشار تحریم سهلتر از سه سال اخر دولت روحانی است و بدون توجه به این شرایط متفاوت نمیتوان مقایسه انجام داد.
در هر حال با آنچه کاندیداهای اصول گرا مطرح کردند اعتقادی جدی به اثر روابط بین الملل بر اقتصاد وجود ندارد چنانچه اسمی از قطعنامهها و تحریمهای جدید چند روز گذشته برده نشد؛ همچنین گزینش تیم اقتصادی، مدیران و همکاران در دسته محدودتر و با فدا شدن شایستهسالاری انجام میدهند که نمی تواند از ظرفیت نیروی انسانی کشور استفاده کنند. بعلاوه اعتقادی به جذب سرمایه گذاری خارجی ندارند و میتواند بحران سرمایه گذاری که با انباشت استهلاک مواجهه شده است، را با تشدید رو به رو نماید. یک دستی دولت و حاکمیت نمی تواند منجر به اصلاح بودجه و کوتاه کردن دست قدرتهای متصله رانتخوار شود و با ادامه ناترازی ها، تورم های پایدار بلند مدت ادامه خواهد یافت و رشد اقتصادی نیز جان نمیگیرد. عدم توجه به بهبود مناسبات سیاسی و اجتماعی که مسلما بر اقتصاد موثر است و اولویت دادن اهداف سیاسی بر اهداف اقتصادی با ادامه روند کنونی اقتصاد را بیشتر تضعیف خواهد کرد.
اما اگر دولتی روی کار آید که مسیر حرکت و تفکرش عکس این باشد و بتواند همراهی حاکمیت را داشته باشد و برای رفع تحریم، جذب سرمایه گذاری خارجی و ورود تکنولوژی، ایجاد نشاط سیاسی و اجتماعی، اولویت بیشتر به اقتصاد، اصلاح بودجه، شایسته گزینی و اصلاحات اقتصادی تلاش کند مسلما نتیجه بهتری برای رشد اقتصادی، تورم و رفاه رقم خواهد خورد که البته باز هم بستگی به ساماندهی، مدیریت و طریقه عمل این دولت دارد که اگر مشورت پذیر و نقدپذیر باشد میتواند عملکرد بهتری داشته باشد کما اینکه مسیر سختی در پیش است و مشارکت فعال مردم و نخبگان در طول دوره دولت بعد، مستمرا باید ادامه یابد تا به کنش دولت و چانهزنی کمک کند.
نهایتا مردم با نحوه مشارکت در انتخابات انتخاب خواهند کرد که کدام دولت را میخواهند. شرکت و عدم شرکت در انتخابات هر دو به انتخاب یک دولت منجر خواهد شد که ناشی از کنش سیاسی و اجتماعی مردم است خواه اطلاعات کاملی داشته باشند، کوتاه نگر و بلند نگر باشند، اوضاع بدتر را به اوضاع به نسبت بهتر را به دلیل قهر و ضدیت ترجیح دهند، به نسبت شرایط موجود دست به انتخاب زنند و هر کنش دیگری نتیجتا دولتی را تشکیل می دهند که نه تنها چهار سال بعد بلکه روند حرکت سالهای بعد نیز مشخص میکند یا بر آن اثر گذار است.