فرجام انتخابات ۱۴۰۳ ریاستجمهوری
- شناسه خبر: 50192
- تاریخ و زمان ارسال: 8 تیر 1403 ساعت 23:52
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
![](https://www.armandaily.ir/wp-content/uploads/2023/11/طاهر-جمشیدزاده.png)
طاهر جمشیدزاده
آرمان امروز : تبلیغات انتخابات کاندیداهای چهاردهمین دوره ریاست جمهوری ایران در روز پنجشنبه هفته ای که گذشت به ایستگاه پایانی رسید و ساعت ۸ صبح فعالیت کاندیداها و طرفداران آنها طبق اعلام قبلی وزارت کشور تا۲۴ ساعت قبل از اخذ رأی گیری ممنوع شد. اما آن چیزی که فضا را مهآلود و مبهم کرده بود این بود که هنوز اصولگرایان به نامزد واحدی برای انتخابات ۸ تیر ۱۴۰۳ نرسیده بودند جلسات پی در پی پشت سر هم و گعدههای شبانه آنها جواب نداد و با انصراف امیرحسین قاضی زاده هاشمی در روز سه شنبه پس از مناظره آخر و سپس زاکانی در روز چهارشنبه، سپس با گذاشتن جلسات متعدد و گعده های فراوان برای به اجماع رسیدن سعید جلیلی و محمد باقر قالیباف، هیچکدام از این دو نفر حاضر به کناره گیری نشدند و در صحنه رقابت ماندند ولی استراتژی اصولگرایان حول یک محور واحد و اجماع و انتخاب یک نفر معادله و پازل این دوره از انتخابات را بسیار صعب و پیچیده کرد ولی آن چیزی که میشود در این اتمسفر سپهر سیاست این روزهای ایران، برای اصلاح طلبان متصور شد این بود که آنها در بدترین حالت فرض کردند که اینها با هم ائتلاف نمیکنند و مسعود پزشکیان تنها کاندید آنها با یکی از این نامزدها« سعید جلیلی یا محمد باقر قالیباف» به دور دوم خواهد رفت و باید منتظر نشست و دید تا امروز در خبر نیمروزی ۱۴ سیما چه اتفاقی در پس پرده و از لفافه بیرون خواهد آمد آیا تنها نامزد اصلاح طلبان پیروز و یکه تاز میدان خواهد شد و سلام دوباره اصلاح طلبان را به پاستور ابلاغ خواهد کرد یا یکی از نامزدهای راست گرایان سعید جلیلی و یا محمدباقر قالیباف برنده این ماراتن حساس و نفس گیر خواهد شد و یا نه درست مثل سال۸۴ انتخابات به دور دوم بین تنها نامزد اصلاح طلبان و یکی از دو رقیب اصولگرای او در پایان هفته جاری کشیده خواهد شد؟!
این قضیه مثل قضیه کیلی در ریاضیات پیچیده و لم دار شده است و باید تا ظهر امروز و خبر نیمروزی انتظار کشید، کماکان بایستی منتظر ماند که در لفافه و پشت پرده جریان راست سنتی و اصولگرایان آیا این حالت محاق به تربیع تبدیل خواهد شد و یا نه طبل پیروزی در اردوی رقیب سنتی آن ها اصلاح طلبان ایران دمیده خواهد شد؛ بایستی منتظر نشست و دید چه رخدادی در این ضیق وقت اتفاق خواهد افتاد و آنها به درستی تجربه این مسئله را در انتخابات ۸۴ و رقابت اکبر هاشمی رفسنجانی فقید و محمود احمدی نژاد داشتهاند و همان طور که در دنیا راست سنتی های از نو یکی پس از دیگری به قدرت رسیده و احیاء شده اند و بوی بازگشت ترامپ دیگر راست سنتی نیز در ایالات متحده وزیدن گرفته است آیا به قول محمد قوچانی روزنامه نگار شهیر ایرانی که در انتخابات ۸۴ به درستی پیش بینی کرده بود که این قانون لنینی دیگر بار در ایران درست از آب در خواهدآمد؛ که دنده راست روی چپ گرایی ایستاده است و بار دیگر قرار است این قضیه بوقوع بپیوندد یا این بار برعکس چپ از دنده راست برخواهد خواست و دوباره احیاء خواهد شد؛ که در اواخر خرداد ۸۴ این دو نفر« اکبر هاشمی رفسنجانی فقید و محمود احمدی نژاد» به دور دوم رفتند و در ۳ تیر ۸۴ اسم محمود احمدی نژاد شگفتی ساز و پدیده انتخابات آن دوره شد و از صندوق آرا بیرون آمد. اما کارل مارکس گفته است که تاریخ دو بار تکرار میشود یک بار به صورت تراژدی و دیگر بار به صورت طنز و این بار بعید به نظر میرسد دوباره باز اصلاح طلبان این تراژدی را دگربار تجربه کنند و همین قضیه باعث میشود تا یحتمل آنها در ظهر امروز در خبر نیمروزی ببینند که مسأله این گونه که آن ها متصور شده بودند نیست و طبق اصل معادله لوشاتلیه در شیمی که هرگاه بر یک واکنش در حال تعادل، فشاری از بیرون تحمیل شود آن واکنش در جهت عکس و جبران جابجا خواهد شد و کاتالیزور این معادله در این دوره برای اصولگرایان سعید جلیلی بود که اگر به نفع محمد باقر قالیباف از گود رقابت خارج می شد، همه چیز مهیای بهترین رخداد برای آنها می شد، البته اجماع و قانع سازی برای اصولگرایان در دقیقه۹۰ ممکن به روش مرکزی رخ نداد؛ با شواهد و نشان دادن اهمیت تمیز بین طرفداران دو کاندید اصولگرایان یعنی محمد باقر قالیباف و سعید جلیلی شیوه قانعسازی برای ایجاد تغییر در باور و نگرش این دو کاندید، حیطه قانعسازی را روشنتر ساخت. هنگامی گفته میشود قانع سازی به شیوه مرکزی صورت میگیرد که فرد به اطلاعات مهم و اساسی مربوط به موضوع مورد نظر پاسخ دهد؛ یعنی به اطلاعات موجود در خود پیام یا اطلاعاتی که بخشی از دانش قبلی فرد را تشکیل میدهد و با توجه به جمع بندی و قول معاون اولی مثلا سعید جلیلی از گود خارج شود که این مسأله با جلسات متعدد رخ نداد.
هنگامی که میگوییم قانع سازی شیوه پیرامونی را دنبال میکند که فرد به قرینههای غیر محتوایی پیام (از قبیل تعداد استدلالهایی که در آن نهفته است.) یا به بافت پیام از طرف هواداران خویش(از قبیل اعتبار پیام رسان یا خوشایند بودن محیط اطراف و احتمال پیروزی و یا رفتن به دور دوم) پاسخ میدهد که ممکن است این قضیه محتمل شده و بوقوع بپیوندد. شیوه مرکزی قانع سازی تنها وقتی اتخاذ میشود که فرد بخواهد در پاسخ به محتوای اصلی پیام تفکر کند و استعداد و فرصت چنین کاری را هم داشته باشد. شیوه پیرامونی وقتی در پیش گرفته میشود که فرد نمیتواند یا نمیخواهد به فعالیت شناختی لازم برای ارزیابی دقیق و محتوای پیام بپردازد. چندین عامل تعیین میکنند که چه شیوهای در پیش گرفته شود، یکی از این عوامل اشتغال و درگیری شخصی است. اگر پیام به موضوعی بپردازد که فرد در آن ذینفع باشد، بیشتر احتمال دارد که او با دقت به استدلالها توجه کند. در چنین مواردی، ممکن است فرد اطلاعات و عقاید فراوانی درباره آن موضوع داشته باشد. از سوی دیگر، اگر موضوع پیام ربطی به خود شخص نداشته باشد. احتمال اینکه وی تلاش و کوششی برای تأیید یا رد استدلالهای مربوط به آن به خرج دهد، بسیار ضعیف میشود. اما شاید دیرپاترین نمونه رقابت و کشمکش بین گروههای مرجع در انتخابات، در تعارضی باشد که بسیاری از جوانان بین گروه مرجع خانواده و انتخاب یکی از دو کاندید دو گروه اصولگرا و اصلاح طلب تجربه میکنند.