پشت دیوارهای بلند زندان
- شناسه خبر: 45088
- تاریخ و زمان ارسال: 22 اردیبهشت 1403 ساعت 23:55
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
«آرمان امروز» در گزارش میدانی وضعیت زندان بندرعباس بررسی میکند
آرمان امروز: وحید استرون- دیوارهای بلند، سلولهایی با ۶ یا ۹ تخت طبقهای، میلههای خاکستری و در نهایت یک دنیا غم و دلتنگی که به شکل خط روی دیوار فقط روزها را میشمارند تا روز موعود فرا برسد، زندانبان بیاید و خبر آزادی را اعلام کند و دیگر زندانیان با فریاد بگویند «بری دیگه برنگردی». این تصویری از زندان است که در ذهن تک تک ما نقش بسته. تصویری از فیلم «رستگاری در شاوشنک» شاهکار فرانک دارابونت که نشان می دهد که آسمان در زندان در همه جای دنیا آبی است و سه دسته از محکومان پشت میلههای زندان روز را شب میکنند تا دوران محکومیتشان سپری شود، گروه اول انسانهایی هستند که با کرامت انسانی زندگی کردهاند و یک لحظه غفلت، ناآگاهی یا از سر استیصال باعث شده جرمی انجام دهند. گروه دوم مجرمان سابقه داری هستند که جرم در وجودشان نهادینه شده؛ یا در رفت و آمد به زندان مانند خانه دوم هستند یا برای همیشه زندان خانه ابدی و اولشان میشود. ولی داستان گروه سوم متفاوت است، افرادی که شاید یک عمر با شرأفت زندگی کردهاند و یک لحظه، یک ثاینه یا یک تصمیم، مرتکب بزرگترین جنایت (قتل) میشوند و مسیر زندگیشان یا به چوبه دار ختم میشود یا به شیرینی عفو. مانند معلمی که در زندان بندرعباس است و به دلیل یک لحظه عدم کنترل خشم، در آزمایشگاه مدرسه همکار خود را به قتل رسانده و پس از پنج سالامید به عفو دارد. حتی وی در این دوران از آموزش زندانیان هم دست برنداشته است.
مسیری سخت و غمگین
با این تصورات و در یک روز گرم و شرجی، حوالی ساعت ۹ و نیم صبح، اتوبوسی که بیش از ۳۰ خبرنگار از رسانههای کشور و در جریان هفتمین تور رسانهای قوه قضائیه در انتظار بازدید از زندان مرکزی بندرعباس بودند، از درهای امنیتی زندان گذشتند. از هوای بهاری اینجا خبری نیست و خرما پزان از راه میرسد. جمعیتی بالغ بر ۵۱۵۶ نفر پشت دیوار بودند، ۳۷۳ نفر اتباع خارجی، ۴۷۰ نفر غیربومی و ۱۱۶ نفر زندانی زن. بنا به گفتههای مسئولان زندان بیشترین جرائم هم مربوط به سرقت و موادمخدر است. مجتبی قهرمانی، رئیس دادگستری استان که همراه خبرنگاران در این تور رسانهای در زندان حضور دارد، میگوید: «در زندان روانشناس و کارشناس مذهبی داریم و برنامههای متعدد فرهنگی و آموزشی هم اجرا میشود. » قهرمانی حتی از یک زندانی صحبت میکند که در زندان کتاب مینویسد: «افرادی در زندان حضور دارند که ضرورت داشته باشد. اینجا زندانیانی داریم که جرائم سنگینی مثل قتل و موادمخدر دارند. آمار برگشت به زندان هم پایین است و سه چهار زندانی مالی داریم که تازه وارد زندان شدهاند.»
بخش درمانی زندان
حالا وقت بازدید از اندرزگاههاست. اولین بخش زندان، سالن درمان است بخشهای آن مانند تزریقات، بستری، رادیولوژی، آزمایشگاه و دندانپزشکی دارد. اتاق متادونتراپی و رادیولوژی با دستگاههای عکسبرداری هم نظر ما را بیش از هر چیزی به خود جلب میکند. اتاق بستریاش سه تخت با روکش سبز دارد که به فاصله یک و نیم مترکنار هم چیده شده است. مدیر بخش درمان میگوید: «۱۰ پزشک عمومی و پنج متخصص داریمکه با پرستاران کادر درمان میشود ۴۵ نفر. اگر بیماری حالش بد بوده و لازم باشد به مرکز درمانی مجهزتر منتقل شود، اول با تشخیص پزشک و بعد با تأیید رئیس زندان و قاضی ناظر این کار انجام میشود. » به گفته وی، بیشترین مراجعات به دلیل بیماریهای عمومی، سرماخوردگی و ارتوپدی است.
هر زندانی یک داستان
سپس به بند میرسیم. وقتی پای صحبتهای آنها به همراه مجتبی قهرمانی، رئیس کل دادگستری هرمزگان و مسئولان زندان نشستیم یک دنیا مطالبه با چشمانی نگران داشتند. کاغذهایی که از شب قبل آماده شده بود را با تمام تلاش سعی دارند به دست آقای رئیس برسانند. برخی از آنها دکتر قهرمانی را نمیشناختند. با این حال یکی از محکومان که در حال گفت وگو با رئیس دادگستری هرمزگان است، از عفو سخن میگوید، اما جرمش حمل ۶۰۰ کیلو تریاک است و میگوید که گول خورده و همدستش باعث این اتفاق بوده. ۲۰ سال حبس دارد، اما حدود ۳ سال آن را گذرانده و قطعاً در نامهای که در دست دارد، درخواست عفو کرده است. فرد دیگری معتقد است که ۱۱ سال (از سال ۹۳) بلاتکلیف در زندان مانده! آن هم به جرم ضرب و شتم، اما وقتی دکتر قهرمانی درخواست پرونده او را میکند، مشخص میشود که از اسفند پارسال به زندان آمده! . یکی دیگر از زندانیان میگوید: «۱۱ بچه دارم، ۶ ماه پیش تعیین وضعیت شدم» جرمش این است که ماشین را به فردی داده و او با خودروی وی قتل عمد به دلیل مسائل ناموسی انجام داده است و او هم مجرم شناخته شده چون خودرو متعلق به اوست.
مردی در گوشهای از سلول و کنار تختهای سه طبقهایستاده، فقط در حال نگاه کردن است. چهره مظلومش و بغضی در سینه، به قول معروف دل را کباب میکند. از او میپرسم جرمش چیست؟ فقط آرام و با بغض میگوید: «قتل و چند سال بلاتکلیف هستم» و دیگر هیچی نمیگوید. یکی دیگر از زندانیان پسری ۱۹ ساله است که پشت لبهایش تازه سبز شده. پلاک خودروش سرقتی اعلام شده و از حکمش در زندان ۱۸ ماه میگذرد. او نیز از بلاتکلیفی گلایه دارد. هم اتاقی او مردی ۵۵ ساله است، قبلاً آهنگر بوده و اگر در جایی دیگر او را با کلاه عرق گیر و ریشهایش میدیدیم، احساس میکردیم یکی از بزرگان محله یا روستا است. اما حالا ناامید دستش روبه آسمان است و میگوید: «جرمم مواد مخدر است فریب خوردم، فرد افغانی که با من بود، مواد مخدر را گردن گرفته، اما هنوز بلاتکلیف هستم که چه زمانی عفو شامل حالمان میشود. » از او میپرسیم با توجه به سن و سالش مشکلی ندارد، میگوید: «قند دارم و انسولینهایم چند روز طول میکشد که از ورودی زندان به دستمان برسد، امیدوارم آقای دکتر قهرمانی که به همراه شما آمده، تدبیری بیاندیشد.» به حیاط زندان میرویم، هوا گرمتر شده. زندانیها دو ساعت صبح و دو ساعت هم بعد از ظهر وقت هواخوری دارند.
قد و قواره فضای هواخوری اندازه زمین فوتبال است و زندانیها با لباس ورزشی مشغول بازی هستند. ناگهان زندانی که متوجه حضور ما شده، یک اسم را صدا میزند. متوجه اسم نمیشوم، اما طولی نکشید مرد جوانی با پوست و لبهای تیره، چشمان کشیده و عرق کرده جلویمان ظاهر شد. فارسی خوب حرف میزند، اما لهجه آسیایی شرقی دارد. او اهل اندونزی و در زندان و در مدت ۴ سال و ۲ ماه، فارسی یاد گرفته بود. جرمش قاچاق سوخت است و جریمه ۱۴ میلیارد تومانی داشت. میگفت: «خیلی سخت به من میگذرد و از مسئولان دادگستری تقاضا دارم که عفو به من بدهند که به کشورم بازگردم یا مرا با سیستم قضائی اندونزی مبادله کنند. ۱۰۰ هزار تومان درآمد دارم و هر دو ماه یکبار با خانوادهام از طریق تصویری تماس دارم. فقطامید عفو دارم که به کشورم و به خانهام برگردم.» مشکل قاچاق سوخت یکی از معضلات استان هرمزگان است که بنا به گفتههای رئیس دادگستری، افرادی که دستگیر میشوند بیشتر جریمه پرداخت میکنند و کمتر به زندان میآیند، مگر اینکه نتوانند جریمه را پرداخت کنند یا با ماموران درگیر شوند. یکی دیگر از این محکومان که در کارگاه دوخت لباس «کارگاه خوداشتغالی» مشغول به کار است؛ ۱۸ ماه پیش و قبل از اینکه به زندان بیاید، ملوان بوده و در شارجه امارات دستگیر شده و به ۵ سال حبس ۴۰۰ میلیارد تومان محکوم شده است. چقدر در این کارگاه دارآمد داری؟ «حدود یک میلیون تومان در ماه و به کارت خودمان که از سوی زندان برایمان صادر شده، واریز میشود و کمک خرج خودمان و خانوادهمان است، البته بیشتر هم میتوانیم کار کنیم. اما مشکل ما ورود پارچه از در زندان به داخل است و ممکن است چند روز و تا یک هفته این انتقال زمان ببرد.» در کارگاههای خود اشتغالی، بعضی از زندانیها به جای هواخوری ترجیح میدهند به کارگاه بروند که از صبح تا ظهر برقرار است. چند تا از زندانیان با ساز عود و سه تار میسازند و برخی دیگر لباس. در یک کارگاه با محیط بزرگتر، کشتیهای چوبی تزئینی به طول حدود یک و نیم متر با چراغهای رنگی ساخته میشود. فرد زندانی که مشغول ساخت کشتی است، میگوید: «حدود ۳ میلیون تومان این کشتیهای میفروشیم و پولش مستقیم به حساب خودمان واریز میشود.»
در بند زنان چه خبر بود؟
از آنجا به سمت زندان زنان حرکت میکنیم. مردان را به بخش زندان زنان راه نمیدهند و فقط خانمها وارد آنجا میشوند. بعضی مادران زندانی، بچههای قد و نیمقد دارند. از مسئولش میپرسم چطور بچهها کنار مادرانشان هستند: «بچهها تا ۵/۲ سالگی میتوانند با مادرشان باشند و بعد تحویل بهزیستی میشوند. اینجا مهدکودک و اتاق مادر وکودک هم داریم. » خبرنگاران خانمیکه توانسته بودند با زنان زندانی صحبت کنند، میگفتند یک از ندانیان زن، قبلاً راننده ترانزیت بوده که در سال ۹۵ هتلی در کیش خریده و به دلیل چک برگشتی به زندان محکوم شده و از زندان اصفهان به بندرعباس منتقل شده است. دو بچه دارد اما کسی را ندارد که دنبال کارش باشد. یکی از زندانیها دختر متولد ۸۰ بود که در یزد و با همدستی مادرش دو کیلو طلا به ارزش سه میلیارد تومان سرقت کرده بود. سه سال زندان برایش بریده بودند و باید ردمال هم میکرد. امیدوار بودند خیران به دادشان برسند و برای آزادی از زندان کمکشان کنند. جرم دختر دیگری قتل بود. از قرار معلوم در یک مهمانی، دختر جوان با دوستش دعوا کرده و یکدفعه ماجرا طوری پیش رفت که دوستش را از بالکن پرت کرد. منجر به مرگ او شده است.
تماس در سلول
همینطور که اطراف را برانداز میکنم، چشمم به اتاقی میافتد که تلفن دارد. یکی از زندانیها در مورد وضعیت تلفن میگوید: «اینجا از تلفنکارتی و صف خبری نیست. همه یک کد هشت رقمی داریم که اول باید کد را بگیریم تا بگوییم تماسگیرنده من هستم. تلفنها یکطرفه و تا ۹ شب وصل است و ۲۰ دقیقه هم میتوانیم صحبتکنیم. هر سه دقیقه یک بار هم اعلام میشود که این تماس از داخل زندان است. هزینه تلفن هم ازهمان کارت اعتباریکم میشود. » بعد از آن میرسیم به سالنیکه اتاقهای کوچکی که داخلش کیس ومانیتور است تا یکسری از زندانیها با استفاده از اینترنت با خانوادههایشان ملاقاتکنند: «سهشنبهها ۱۵ تا ۲۰ دقیقه میتوانیم از اینترنت استفادهکنیم. اول یک کد میزنیم و بعد علامت هشداری که روی گوشی خانوادهها نصب شده، صدا میدهد که میخواهیم با آنها تماس بگیریم و پس از وصل شدن، همدیگر را میبینیم. الان چون برای خانوادهام سخت استکه به اینجا بیایند، با همین اینترنت کارمان راه میافتد. » اتاقیکه دختری در آن نشسته را نظرم را جلب میکند. دختر هدست در گوشش دارد و چشم به یک نمایشگر ۵۰ اینچی دوخته. معلوم بود که تصویر دادگاه است. پرسیدم این نمایشگر برای ملاقات است؟ گفتند نه. این تجهیزات مخصوص زندانیانی است که دادگاهشان در شهرهای دیگر است و ما اینجا دادگاه را بهصورت آنلاین برگزار میکنیم. این دختر متهم است با همدستی مردیکه با او دوست شده بود، شوهرش را کشته و الان هم جلسه تحقیقات او در حال برگزاری است. دختر میگوید گول خورده و دخالتی در قتل شوهرش نداشته. دخترک در حال گریه است و چنان غرق جلسه دادگاه شده که اصلاً متوجه حضور ما نمیشود.
تبادل ۳۰ زندانی با پاکستان
در مسیر بازگشت از زندان با مجتبی قهرمانی، رئیس کل دادگستری هرمزگان به گفت وگو نشستیم و او در رابطه با مباحث پیش آمده میگوید: «ما گزارشات روزانه از زندانیان تحت قرار دریافت میکنیم، ولی خیلی از زندانیان در حرفهایش صداقت ندارند، یکی از زندانیان میگفت که من ۱۲ سال بلاتکلیف است ولی وقتی پروندهاش را نگاه کردیم ورودی اسفند ۱۴۰۲ است. ما از لحاظ زندانیهای تحت قرار بهترین شاخصه را در کل کشور داریم. فکر کنم ۱۳ درصد از زندانیان ما هنوز حکم زندانشان صادر نشده، به دلیل اینکه برخی از پروندهها سنگین است و همان طور که مشاهده کردید ما پرونده داریم که ۳۰ هزار صفحه است و رسیدگی به آن طول میکشد ولی از لحاظ زمان رسیدگی بهترین شرایط را داریم.» وی در ادامه صحبتهایش میافزاید: «برای ما زندانی اتباع با هموطن و همشهری هیچ تفاوتی ندارد. طبق قانون هر فردی در قلمرو ما مرتکب جرم شود، قانون برای او مساوی است. اتفاقاً برای اتباع کشورهای دیگر کارهای دیگر مثل مبادله زندانیان هم انجام میشود و ارفاقهایی هم ممکن است به دلیل اینکه غریب هستند به آنها بشود. در سفر اخیر رئیس قوه قضائیه به استان هرمزگان ما ۳۰ زندانی پاکستانی را آزاد کردیم و قرار شد اقداماتی هم از سیستم قضائی پاکستان صورت بگیرد.»